سفر هفته گذشته «محمدمهدی اسماعیلی» وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به ترکمنستان و سخنرانی وی در آیین «هفته فرهنگی ایران در ترکمنستان» و نیز دیدارهای وی با مقامات فرهنگی عشقآباد، زمینه و فرصت خوبی را برای توسعه و عمقبخشی به روابط فرهنگی دو کشور فراهم کرد؛ به ویژه اینکه، ایران و ترکمنستان مشترکات فرهنگی و زبانی گستردهای دارند و با این صبغه و سابقه تمدنی مشترک، تعاملات فرهنگی و اجتماعی کنونی به مراتب هموارتر پیش خواهد رفت و به تبع آن، زمینه توسعه روابط سیاسی و اقتصادی نیز فراهم میشود.
اما ترکمنستان تنها یک مقصد و هدف برای توسعه روابط فرهنگی ایران با انبوه کشورهای جهان و صدور پیام فرهنگ و تمدن ایرانی به جهان است. در واقع، این انتظار از دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میرود که از ظرفیت دستگاه گستردهای، مانند «سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی» برای آسیبشناسی، نیازسنجی و برنامهریزی هدفمند به منظور توسعه تعاملات فرهنگی ایران با کشورهای گوناگون استفاده کند و البته ساختار درونی این سازمان هم باید با پالایش و بازنگری، چالاکتر از گذشته شود. این همان نکتهای است که وزیر ارشاد در سفر اخیر به عشقآباد بر آن تأکید کرد و یادآور شد: «سیاست اصولی وزارت فرهنگ در دولت مردمی، تلاش برای ارتقای جایگاه سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی به عنوان قرارگاه فرهنگی نظام اسلامی در خارج از مرزهای کشور است و با تلاش رایزنان فرهنگی باید شاهد همکاریهای بیش از پیش در تعاملات فرهنگی باشیم.»
برگزاری برنامهای، مانند «هفته فرهنگی ایران» در کشورهای گوناگون که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و رایزنان فرهنگی مأمور شده از طرف این سازمان متولی برنامهریزی و اجرای آن هستند، فرصتی خوب و ارزشمند برای معرفی اصولی و هنرمندانه فرهنگ ایرانی است . برگزاری هفتههای فرهنگی ایران در کشورهای دیگر هم ضرورتی اجتنابناپذیر است تا از رهگذر آن، ضمن معرفی دقیق و هنرمندانه هویت فرهنگی و تمدنی مردم ایران، بسیاری از نقشههای شوم پیچیده دشمن نیز خنثی شود.
به تعبیر واضحتر، برگزاری درست و غیرکلیشهای برنامههایی، مانند هفته فرهنگی ایران در سطح جهان، فرصتی برای توسعه دیپلماسی فرهنگی ایران و افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی است که اگر درست پا بگیرد و از کلیشههای اداری و تکالیف سازمانی خستهکننده خارج شود و با ابتکار و دغدغهمندی اجرا همراه شود، با روشن کردن حقایق فرهنگ ایرانی برای مردمان جوامع مختلف شرقی و غربی، ابتدا «جریان تحریف» را شکست میدهد و پس از آن، زیرآب «جریان تحریم» را هم خواهد زد؛ چراکه بسیاری از برنامههای ناجوانمردانه تحریمی دشمنان علیه ملت ایران، به پشتوانه دروغپردازیهای مستمر و ترسیم یک چهره غیرواقعی و وارونه از ایران و ایرانی در بدنه جوامع غربی است که به سیاستمداران آنها اجازه «بازی تحریم» و رفتارهای قرون وسطایی را میدهد؛ پس علاج زیربنایی این معضل هم، تقویت و توسعه روزافزون دیپلماسی فرهنگی است که یکی از ابزارها و بسترهای آن، همین «هفتههای فرهنگی ایران» است. بار اصلی این جهاد هم بر دوش رایزنان فرهنگی مبتکر، دغدغهمند و آگاه قرار دارد.